کوچینگ با منصوره یوسفی

کوچ به فردی گفته می‌شود که به افراد کمک می‌کند که عملکرد و فرآیند خود را بهبود ببخشند. به نوعی می‌توان گفت کوچ (مربی) به افراد کمک می‌کند تا ماهیگیری را یاد بگیرند به جای آن که به آن‌‌ها ماهی بدهد.

اگر بخواهیم به سوال کوچ کیست پاسخ مناسبی بدهیم باید بگوییم، کوچ نه می‌توانند نقش مشاور را داشته باشند و نه می‌توانند نقش معلم را داشته باشند. کوچ‌ها افرادی هستند که به ما کمک می‌کنند که روند انجام کار را خودمان به بهترین نحوه یاد بگیریم. یک کوچ حرفه‌ای هیچ وقت به شما راهکار ارائه نمی‌دهد به نوعی کوچ به شما یاد می‌دهد که چگونه از ابزارهای مختلف خودمان بهترین بهره را ببریم. یک مربی کوچ به شما کم می‌کند که پلی میان آنچه هستید و آنچه که می‌خواهید باشید، بسازید. کوچ‌ها به ما کمک می‌کنند که ما بهتر و مناسب‌تر فکر کنیم و همچنین بهتر عمل کنیم.

مشاور به فردی گفته می‌شود که خود در آن حرفه مشغول به فعالیت است و از ریزه‌کاری‌های آن شغل با خبر است. یک مشاور به شما در زمان مناسب راهکار حرفه‌ای ارائه می‌دهد. مشاوران بیشتر از آن که در زمان حال باشند به دنبال علل به وجود آمدن این مشکل در گذشته افراد می‌گردند و سعی می‌کنند با باز کردن گذشته فرد مشکل حال حاضر اون را رفع کنند. مشاوران در دو جنبه بیرونی و درونی کار می‌کنند و سعی می‌کنند به این شیوه مشکلات به وجود آمده را برطرف کنند.

یک کوچ حرفه‌ای کاری به عوامل بیرونی ندارد و حتی کاری به گذشته افراد ندارد از نظر یک کوچ حرفه‌ای آنچه که بیش از همه چیز اهمیت دارد حال افراد است. کوچ با درون و حال افراد کار دارد و به این شیوه سعی می‌کند تا به فرد کمک کند که خود مشکل خود را حل کند (یادگیری ماهیگیری)

در فرآیند منتورینگ با آن که از جهاتی شبیه به کوچینگ است اما ما به یک رهبر رو به رو هستیم که سعی می‌کند با دانش و تخصص خود سریع‌ترین و مناسب‌ترین مسیر را به ما معرفی کند. یک منتور کسی است که به خوبی تلاش می‌کند تا توجه به تجربه و دانش به دست آورده، فرآیند کار را برای ما ساده کند. به نوعی می‌توان گفت که منتور در فرآیند منتورینگ سعی می‌کند تا با دانش خود بی‌راهه‌ها را مشخص کند و تیم و یا فرد را در مسیر مناسب و حرفه‌ای قرار دهد. شخص منتور در فرآیند منتورینگ سعی می‌کند تا افراد را برای آینده تربیت کند، این در حالی است که یک مربی کوچ سعی می‌کند تا افراد را برای حال یا نهایتا برای آینده نزدیک بسازد.

 «کوچینگ یا مربیگری (طبق برخی ترجمه‌ها) فرایندی است که امکان یادگیری و توسعه را فراهم می‌کند و درنتیجه آن عملکرد بهبود می‌یابد. برای موفقیت، یک کوچ نیاز به دانش و درک فرآیند و همچنین انواع سبک‌ها، مهارت‌ها و تکنیک‌های متناسب با زمینه‌ای دارد که در آن کوچینگ انجام می‌شود.» کوچینگ می‌تواند برای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار گیرد، از کوچینگ زندگی، کوچینگ شغلی، کوچینگ عملکرد تا کوچینگ ورزشی و بهداشت. هر چیزی که فرد بخواهد در آن پیشرفت و رشد داشته باشد با کمک یک کوچ حرفه‌ای دست‌یافتنی خواهد بود. کوچینگ آینده محور است و در مورد مدیریت تغییر تأثیرات بسزایی دارد. فرایند تغییر در جهت مثبت بوده و شامل تعیین اهداف، داشتن جهت مشخص برای نیازها و خواسته‌های آینده و کشف راهه‌ای دستیابی به چنین اهدافی است. کوچینگ حرفه‌ای فرایندی تعاملی است که به افراد و سازمان‌ها کمک می‌کند عملکرد خود را بهبود بخشند و به نتایج خارق‌العاده دست یابند. کوچ‌های حرفه‌ای در همه زمینه‌ها ازجمله تجارت، مشاغل، امور مالی، بهداشت و روابط مراجعان یا همان کوچی‌ها را همراهی می‌کنند. طبق تعریف فدراسیون بین‌المللی کوچینگ (ICF) درنتیجه کوچینگ حرفه‌ای، مراجعان اهداف بهتری را تعیین می‌کنند، اقدامات بیشتری انجام می‌دهند، تصمیمات بهتری می‌گیرند و از قدرت و نقاط قوت طبیعی خود به‌طور کامل استفاده می‌کنند.

کوچینگ، واژه‌ای که ممکن است بیشتر از قبل به گوش شما خورده باشد. شاید در پی یک راه‌حل برای مشکل خود بوده‌اید و دوستانتان به شما کوچینگ را پیشنهاد کرده‌اند. می‌دانید کوچینگ چیست؟ از ماهیت و عملکرد آن مطلع هستید؟ می‌دانید چگونه می‌تواند به سه سؤال بنیادی هر فرد پاسخ دهد؟ با ما همراه باشید تا با این گفتگوی الهام‌بخش و بی‌نظیر بیشتر آشنا شوید. حتی ممکن است پس از مطالعه موارد پیش رو، این امکان را داشته باشید که کوچ زندگی خود باشید. بیایید ابتدا تعریف کوچینگ را از زبان اریک پارسلو که در سال 1999 آن را ارائه کرد، بپردازیم.

عملکرد کوچینگ چیست؟ عملکرد کوچینگ بسیار گسترده است و این امکان را به افراد می‌دهد تا در یک بازه زمانی بسیار کوتاه‌تر به نتایج فوق‌العاده‌ای برسند. عملکرد کوچینگ به‌ویژه در موارد زیر می‌تواند بسیار مفید واقع شود:

• عملکرد و بهره‌وری بهتر
• افزایش انگیزه
• کیفیت بهتر زندگی و تعادل کار و زندگی
• کسب و افزایش مهارت و دانش
• استفاده بهتر از افراد، مهارت‌ها و منابع
• روابط بهتر بین افراد و کارکنان شرکت‌ها
• تشویق بیشتر ایده‌های خلاق‌تر
• انعطاف‌پذیری و انطباق‌پذیری بیشتر
• توانایی پذیرش تغییر
• فرصت‌های کسب مهارت‌های جدید و متفاوت

عملکرد کوچینگ چیست؟

1. فرایندی ساختاری از روش‌های کوچینگ را برای افراد فراهم می‌کند؛
2. محیطی باز، به‌طور از قضاوت و صادقانه را مهیا می‌سازد؛
3. به‌جای اینکه به شما گفته شود چه‌کاری انجام دهید، یادگیری را از طریق کشف خود تقویت می‌کند؛
4. آزادی یادگیری و رشد را بدون نگرانی از شکست یا انتقاد عرضه می‌کند؛
5. تشویق می‌کند و انگیزه می‌دهد؛
6. فضای کوچینگ را برای محرمانگی، اعتماد و پشتیبانی در بسیاری از موقعیت‌ها هموار می‌سازد.

مزایای کوچینگ در محیط کار

اگرچه تاکنون درباره این سؤال که «کوچینگ چیست؟» و اهمیت کوچینگ در زندگی فردی افراد سخن به میان آورده شد؛ اما در کوچینگ سازمانی و در محیط کاری شما باید روی موضوعاتی ازاین‌دست تمرکز کنید:

• هر نوع تغییر نقش سازمانی یا فردی
• رشد و توسعه فردی
• بهبود مهارت‌ها و ارتقاء دانش
• بهبود بهره‌وری و عملکرد
• تیم سازی جدید و بهبود تیم موجود و ایجاد پیوندها
• بررسی یا ارزیابی عملکرد
• استخدام اعضای جدید تیم
• معرفی تکنولوژی‌ها، خدمات، سیستم‌ها و رویه‌های جدید
• پروژه‌های جدید یا موجود
• کار با افراد سخت‌گیر
• مدیریت حل تعارض

«بزرگ‌ترین لطفی که می‌توانید به دیگران داشته باشید این نیست که داشته‌های خود را با آن‌ها تقسیم کنید؛ بلکه این است که داشته‌های خود آن فرد را برایش آشکار می‌کنید.» بنیامین دیزرائیلی

برای پیشبرد جلسه کوچینگ باید تفاوت آن با تراپی را عمیقاً درک کرده باشیم. روح «کوچینگ چیست» را درک کرده باشیم. وظایف و نقش کوچ و کوچی را در جلسه مشخص کنیم؛ یعنی ازآنجایی‌که این یک گفتگوی دوطرفه است پس مشارکت هر دو طرف را می‌طلبد. برای هر جلسه یک صورت‌جلسه مجزا و مشخص آماده شود. لیستی از تمرین‌ها و ابزارهای موردنیاز تهیه شده و فراهم گردد. تفاوت بین سبک‌های یادگیری، انواع شخصیت‌ها و رفتارها را تشخیص دهیم. بدانیم افراد چگونه می‌آموزند. بدانیم آن‌ها چه می‌خواهند، چرا می‌خواهند و چگونه به آن خواهند رسید. این سه سؤال، اساس کوچینگ هستند. بیاموزیم که طراح سؤال خوبی باشیم. درک کنیم که کوچینگ توانایی بالقوه شخص را برای به حداکثر رساندن عملکرد او افزایش می‌دهد. کوچینگ به جای آموزش به آن‌ها را در جهت یادگیری قرار می‌دهد. فرایندی کاملاً هدف‌گرا و متمرکز بر نتایج است.

«کوچینگ یعنی: برنامه‌ریزی و اقدام، بازخورد و تأمل»

روان‌درمانی و مشاوره معمولاً بر گذشته، احساسات و عواطف و دلایل بروز مسائل متمرکز است. حال رویکرد و تمرکز کوچینگ چیست؟ باید بگوییم که رویکرد کوچینگ معطوف به آینده است. درواقع به‌جای اینکه برای حل مسئله به گذشته تمرکز کند، می‌پذیرد که احساسات و درد می‌تواند از گذشته وجود داشته باشد اما بیشتر به این فکر می‌کند که در حال حاضر و آینده چه کاری را باید در مورد آن‌ها انجام دهد. البته گاهی هم یک همپوشانی بین این دو وجود دارد؛ چراکه برخی از روش‌های تراپی سبک هدایت‌پذیری بیشتری شبیه کوچینگ دارند، بنابراین بیشتر به آینده متمرکز هستند. همچنین مواردی وجود دارد که یک کوچ نگاهی گذرا به گذشته می‌اندازد تا نوع تغییر موردنیاز و باورهای مانع فرد را درک کند.

کوچینگ تمرکز خود را بر روی تغییرات سریع‌تر و کوتاه‌مدت قرار می‌دهد. برای مثال، گاهی فقط چند جلسه یا بعضی‌اوقات به اندازه یک جلسه نیاز است تا ایجاد یک تغییر پایدار مطلوب محقق شود؛ این در حالی است که درمان فرایند طولانی‌تری دارد، برخی از جلسات تراپی چندین سال به طول می‌انجامند.

کوچینگ مؤثر بر عملکرد می‌تواند افراد و سازمان‌ها را متحول کند. این فرایند توانایی بالقوه افراد را برای کشف نقاط قوت و افزایش عملکرد آن‌ها باز می‌کند. کار با کوچ می‌تواند به افراد و تیم‌ها کمک کند تغییرات سریع‌تر و مؤثرتری نسبت به تغییرات فردی داشته باشند.

یادگیری

کوچ یادگیری کوچی را تسهیل می‌کند، بنابراین آن‌ها می‌توانند روش‌های جدیدی برای تفکر و درک نقش و اهداف خود در محیط کار پیدا کنند. این فرایند به آن‌ها کمک می‌کند تا گزینه‌های جدید را کشف کنند و آن‌ها را ترغیب می‌کند تا راهی مناسب برای رسیدن به هدف خود پیدا کنند و به آن‌ها برای رسیدن به موفقیت انگیزه می‌دهد.

کوچ از رسیدن کوچی به هدفش حمایت می‌کند. او معتقد است که کوچی قادر به تجربه راه‌های جدید و مثبت و عبور از موانعی است که رسیدن به اهداف را کند می‌کند و تنها کسی است که می‌تواند بر چنین موانعی غلبه کند. در وهله اول کوچ باید بداند که ذهنیت واقعی کوچینگ چیست. سبک کوچینگ تدریس یا آموزش کسی در طولانی‌مدت نیست؛ بلکه ذهنیت کوچینگ این است که اجازه دهید مراجع خودش تجربه کند و یاد بگیرد. رابرت پایک در سال 1994 با یک نمودار نشان داد که سطح یادگیری افراد زمانی به بیشترین حد خود می‌رسد که ترکیبی از گفتن، نشان دادن و تجربه شخصی خود فرد باشد؛ به همین دلیل کوچینگ یکی از مؤثرترین راه‌های کمک به افراد برای یادگیری است.

انگیزه

افراد اگر فرصتی داشته باشند انگیزه بیشتری دارند؛ چراکه:

• ایجاد اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس و هویت خود را به دست می‌آورند؛
• مسئولیت و انتخاب واقعی خواهند داشت؛
• حس مشارکت واقعی را تجربه می‌کنند؛
• و مورد ارزیابی و قدردانی قرار می‌گیرند.

پرسشگری

پرسیدن، باعث افزایش آگاهی می‌شود و با گفتن این آگاهی حاصل نمی‌شود. به همین دلیل است که یک کوچ کارآمد به مراجع اجازه می‌دهد تا موضع خود را برای بهبود شناسایی کرده و سپس استراتژی خود را برای دستیابی به آن تدوین کند.

رابطه بین کوچ و کوچی در این فرایند کلیدی است و باید برای یکدیگر احترام قائل شوند. محرمانگی جلسات تحت هر شرایطی حفظ شود (اگر در مواردی نیاز به شکستن این محرمانگی است، حتماً کوچی باید مطلع شود و موافقت کند). صداقت، همخوانی، اصالت و اعتماد نیز نقش اساسی در این‌گونه روابط دارند. اگر کوچ و کوچی به هم اعتماد نداشته باشند، روند کار مؤثر نخواهد بود، زیرا هر دو باید آزاد و صادق باشند یا به عبارتی خودشان باشند. کوچ باید از یک برنامه کوچینگ ساختاریافته پیروی کند. بااین‌حال، کوچی نیز باید انعطاف داشته باشد و در روند جلسه مشارکت کند؛ چراکه اوست که می‌خواهد بیاموزد و پیشرفت کند. در غیر این صورت، کوچینگ مؤثر امکان‌پذیر نخواهد بود.

گاهی اوقات ممکن است کوچی الزامات موردنظر کوچینگ را که توصیف کردیم نشان ندهد. برای مثال ممکن است شخصی توسط مدیر یا شخص دیگری برای کوچینگ فرستاده شده باشد و شخصاً مایل به حضور در جلسه نباشد. در این حالت احتمال دارد که فرد بی‌اعتمادی نشان دهند، تعهد و هماهنگی نداشته یا حتی بی‌احترامی کند. در اینجا کوچ باید برای وی روشن کند که برای کارایی و تأثیرگذاری کوچینگ، باید هر درو در این روند مشارکت داشته باشند. اگر کوچی خود را در مسیر کوچینگ درگیر نکند، هم وقت خود و هم وقت کوچ را هدر خواهد داد؛ بنابراین در ابتدا اگر این مسئله را احساس کردید، مهم است که این را برای مراجع مشخص و شفاف کنید.

از طرفی، به‌هیچ‌وجه مشکلی نیست که در صورت عدم آمادگی مراجع به او پیشنهاد کنید که زمان دیگری برای حضور در جلسه برگردد. همین عمل نشان‌دهنده میزان اهمیت مراحل مختلف کوچینگ است؛ زیرا با این پیشنهاد نشان می‌دهد که چالش تصمیم‌گیری و یا داشتن تعهد لازم در روند جلسه تأثیرگذار است.

بهتر است کوچی ماهیت کوچینگ را درک کند و عمیقاً بداند کوچینگ چیست. او همچنین باید:

• به مشارکت در فرایند تمایل داشته باشد؛
• روند کوچینگ را کاملاً درک کند؛
• به اصول اساسی مانند احترام، رازداری، صداقت، اعتماد، عدم قضاوت، اصالت، داشتن ذهن باز و یکپارچگی و تمامیت متعهد باشد؛
• باانگیزه و مایل به یادگیری باشد؛
• متعهد به تغییر و تکمیل اهداف خود؛
• از چالش‌ها استقبال کند؛
• از تغییر دیدگاه نیز استقبال کند؛
• قادر به پذیرش مسئولیت انتخاب و اقدامات خود باشد؛ اینکه چگونه این مسئولیت‌ها و اقدامات گذشته و حال او را ساخته‌اند؛
• قادر به گوش دادن فعال و در نظر گرفتن بازخورد مناسب باشد. بدون اینکه حالت تدافعی داشته باشد یا به کسی توهین کند؛
• قادر به در نظر گرفتن عقاید و دیدگاه‌های دیگران بدون قضاوت باشد؛
• تمایل به امتحان چیزهای جدید و خطرهای احتمالی داشته باشد؛
• قادر به خارج شدن از منطقه راحتی خود شود؛
• آماده است که خارج از چارچوب فکر کند و مفاهیم جدید را در نظر بگیرد؛
• موضع خود را برای توسعه و شناخت توانایی‌ها در جهت کسب اهداف بپذیرد.

کوچینگ می‌تواند شما را در مسیر موفقیت قرار داده و روند آن را سریع‌تر و آسان‌تر کند به شرطی که کوچ و کوچی درک درستی از «کوچینگ چیست» داشته باشند. قوانین و اخلاقیات موردنظر ICF را در نظر بگیرند. سعی کنند قرارداد و توافقنامه مستند تهیه کنند. ضمن اینکه در این توافقنامه به محرمانگی، مدت‌زمان موردنیاز برای ادامه جلسات با توجه به موضوع مراجع، احترام به ارزش‌ها، باورها و خط قرمزها، عدم قضاوت و صداقت در جلسات اشاره داشته باشند.

تصور کنید در موقعیتی هستید که هدف شما برایتان مشخص نیست و یا برای تغییر مسیر زندگی خود دچار سردرگمی هستید. در این شرایط نیاز به فردی است که شما را بدون قضاوت بشنود و شما را در این مسیر همراهی کند. کوچ کسی است که برای شناخت و آگاهی مراجع از پتانسیل‌های خود در هر زمینه یا زمینه‌هایی ایجاد انگیزه می‌کند. کوچ نقاط قوت و یا نقاط قابل‌بهبود مراجع که نیاز به پیشرفت دارد را به او نشان می‌دهد. او همچنین مجموعه مهارت‌ها و اقدامات خاصی را به کار می‌برد که برای رسیدن به هدف مراجع ​​مهم هستند.

دلایلی زیادی وجود دارد که بهتر است در هر شرایطی از زندگی یک کوچ در کنار ما باشد تا بتوانیم هر چه سریع‌تر و راحت‌تر تصمیم‌گیری کنیم. هرکسی می‌تواند کوچ حرفه‌ای خود را داشته باشد. برخی افراد احساس می‌کنند در بعضی موارد ضعیف هستند یا خود و نقاط قوت خود را به‌خوبی نمی‌شناسند. کوچ با آگاهی از هدف و توانایی‌های مراجع، او را در مسیر رسیدن به هدف نگه می‌دارد، تکالیفی را برای او تعیین می‌کند تا از مسیر خود دور نشود.

یافتن کوچ خوب و حرفه‌ای کار آسانی نیست. کسی که دوستش داشته باشید، برایتان قابل‌احترام باشد و دانش لازم برای رسیدن به اهداف را داشته باشد. یک کوچ که برای دوست شما کارش بی‌نظیر بوده و عالی عمل کرده است، ممکن است کوچ مطلوب شما نباشد. پس این را همیشه به یاد داشته باشید و سعی کنید به‌اندازه کافی برای یافتن یک کوچ خوب و حرفه‌ای، تحقیق و بررسی لازم را انجام دهید.

هر فرد برای انتخاب کوچ موردنظر خود یک سری خصوصیات را موردتوجه قرار می‌دهد. فرض کنید یک لیست از بهترین کوچ‌های شهر خود در دست دارید. حتماً با برقراری تماس تلفنی یا ملاقات حضوری با آن‌ها مطمئن شوید که این کوچ، همانی است که مدنظر شماست. به‌طورکلی یک کوچ خوب و حرفه‌ای دارای خصوصیات زیر است:

• دارای دانش و اعتبار است؛
• توانایی برقراری ارتباط مؤثر را دارد؛
• در تبادل اطلاعات و نظرات مهارت دارد؛
• بر هدف مراجع تمرکز دارد؛
• صادق و راست‌گو است؛
• همیشه تعادل را در جلسه برقرار می‌کند؛
• در مراجع ایجاد انگیزه می‌کند؛
• دیدگاهی گسترده و باز داشته باشد؛

با مطالعه مهارت‌های یک کوچ، شاید هرکسی با خود فکر کند که بتواند کوچ موفقی باشد؛ اما در عمل تنها برخی از آن‌ها مهارت کوچ بودن را دارند. کوچ بودن مهارتی ذاتی می‌خواهد که باید در درون یک فرد باشد. اگر مهارت‌های موردنیاز برای یک کوچ را به یک ستاره تشبیه کنیم هر یک از مهارت‌ها یکی از باله‌های آن خواهد بود که کوچ باید این مهارت‌ها را با تمرین و تکرار تقویت کند. این مهارت‌ها عبارت‌اند از:

1. برقراری رابطه دوستانه و صمیمی: بتواند به‌راحتی با مراجع همدلی کند و با او هم‌دما شود. به مواردی دقت کند که باعث به وجود آمدن این صمیمیت می‌شود، ازجمله: زبان بدن، وضعیت ظاهری و طرز لباس‌پوشیدن، تن صدا، ادبیات به کار گرفته و ارزش‌ها و عقاید.
2. گوش سپاری فعال: افرادی که خوب گوش می‌کنند، کمتر دچار اشتباه می‌شوند، کمتر دیگران را ناراحت می‌کنند و اطلاعات بیشتر و بهتری را به دست می‌آورند. این مهارت کوچ به مراجع کمک می‌کند تا زمان کافی برای صحبت کردن داشته باشد و به‌راحتی ایده‌ها و افکار خود را با کوچ به اشتراک بگذارد.
3. شهود کافی برای درک مراجع داشته باشد: این مهارت دسترسی به پتانسیل مغز است تا اطلاعات و راهنمایی‌هایی را از ذهن آگاه محدود ما به دست آورد. از طریق این شهود و بصیرت کوچ می‌تواند به انبوهی از تجربیات، دانش و منطق دست پیدا کند.
4. سؤالات هوشمندانه می‌پرسد: با طرح سؤالات خوب و هوشمندانه کوچ، مراجع به بهترین پاسخ‌های ممکن خواهد رسید. کوچ باید بداند چه زمانی، چه سؤالی پرسیده شود. سؤالات کوچ باید ساده، هدف‌دار و تأثیرگذار باشد.
5. بازخوردهای سازنده ارائه می‌کند: این مهارت کوچ بسیار می‌تواند مؤثر واقع شود. یک بازخورد به‌جا و به‌موقع یادگیری مراجع را تسریع می‌بخشد، محرک مراجع خواهد بود، به او کمک می‌کند که حس کند، ارزشمند است. بازخورد باید با قصد مثبت ارائه شود. بر اساس یک حقیقت و رفتار باشد، مفید و سازنده باشد.

این مهارت‌ها مهم‌تریم مهارت‌هایی است که هر کوچ باید داشته باشد. در هرکدام از این موارد مایندست یا طرز تفکر کوچ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. یک کوچ خوب و حرفه‌ای با این ویژگی‌ها و مهارت‌ها از یک کوچ غیرحرفه‌ای قابل‌شناسایی است.

خوب حتی اگر هدفت مشخص هم باشد بازهم کنجکاو خواهی بود که ببینی چطور باوجود یک کوچ در کنار خودت این مسیر را بهتر طی خواهی کرد چون کوچ طی این مراحل به تو کمک می‌کنه به اهدافت برسی. او کمک می‌کند تا:

1. مسیرت را پیدا کنی: اگر فکر می‌کنی تنها هستی و کسی نیست در کنارت باشد. یا احساس می‌کنی راه درست را نمی‌دانی.
2. توانایی‌های بالقوه‌ات را بشناسی: بودن کوچ در کنار هر فرد یعنی تمرکز بر موفقیتی که حق اوست و به او این انگیزه را می‌دهد رشد کند و به هدف خود برسد.
3. بر موارد مهم تمرکز کنی: هدف اصلی را بشناسی و تنها به مسیر و هدف خود تمرکز کنی.
4. نسبت به اقدامات خود متعهد باشی: یک کوچ کمک می‌کند که نسبت به وظایف و اقداماتی که باید در جهت رسیدن به هدف انجام دهی، متعهد شوی و آن‌ها را تعویق نیندازی.
5. در وقت صرفه‌جویی کنی و استرس دیر رسیدن به هدف نداشته باشی: با همراهی کوچ قدم‌به‌قدم و طبق برنامه پیش می‌روی و دیگر لازم نیست نگران این باشید که وقت کم دارید. می‌توانی در کمال آرامش از مزایای این فرایند بهره‌مند می‌شوی.
6. ذهنت رو طوری آموزش بده که به برنده بودن فکر کند: کوچ یک ورزشکار او را ازنظر فیزیکی آماده می‌کند تا برنده شود؛ کوچ‌ها در دیگر حوزه‌ها این مایندست و طرز تفکر را به شما می‌آموزند تا به برنده بودن بیندیشید.
7. نقاط کور و قابل‌بهبود خود را پیدا کنی و خودت را بهتر بشناسی: کوچ مثل یک آینه عمل می‌کند. هر آنچه در شما ببیند به شما نشان می‌دهد. با گوش دادن و پرسش از شما اطلاعات کسب می‌کند و با بازخورد این موارد را به شما ارجاع می‌دهد. بدون هیچ‌گونه قضاوتی.
8. مهارت رهبری زندگی خود را بیاموزید: چگونه از توانایی‌ها خود استفاده کنید و مسیر رسیدن به اهداف را مدیریت کنید.

اگر هرکدام از موارد بالا در زندگی شما پررنگ است و قصد دارید برای رسیدن به آن‌ها تمام تلاش خود را بکنید، اولین قدم ملاقات یک کوچ است تا هر چه‌بهتر و سریع‌تر به این خواسته‌ها جامه عمل بپوشانید.