از اولین روزهایی که کوچینگ پا به عرصه وجود گذاشت، تمرکزش خدماترسانی به مراجعان بود و هست. اغلب افراد در جلسات کوچینگ حاضر میشوند تا زندگی خود را طور دیگری رقم بزنند. خواه رسیدن به یک هدف باشد یا ایجاد یک تغییر. در همین راستا برای خدمترسانی هر چه بهتر به مراجعان این صنعت پرطرفدار، با انجام تحقیقات و پژوهشهای متعدد و بسته به نیاز مراجعان رویکردها و ابزارهای متفاوتی ارائه شد تا بتوان به بهترین نحو ممکن افراد را در مسیر تحول یاری نمود. کواکتیو کوچینگ یکی از این رویکردهاست. در ادامه به بررسی این رویکرد موفق کوچینگ خواهیم پرداخت. با مربی کوچینگ؛ منصوره یوسفی همراه باشید.
کواکتیو کوچینگ چیست؟
اگر شما یک کوچ هستید و با کوچینگ آشنایی دارید، حتماً عبارت کواکتیو کوچینگ را شنیدهاید.
واژه «کواکتیو» (Co-Active) به ماهیت اصلی یک رابطه کوچینگ محور اطلاق میشود که کوچ و کوچی هر دو با یکدیگر در این رابطه مشارکت دارند. در ابتداییترین حالت، کواکتیو کوچینگ صرفاً به معنای «در عمل با هم بودن» است. کواکتیو به شما کمک میکند تا:
- وسعت دید خود را افزایش دهید؛
- از منطقه راحتی خود خارج شوید و در طول مسیر رشد کنید؛
- راهی برای درک بهتر سفر خود به کار ببندید تا با مکاشفه و آگاهی از نقاط قوت و پتانسیلها، شجاعت تبدیل شدن به کسی که میخواهید را به دست آورید؛
- با تعهد و مسئولیتپذیری برنامه زندگی خود را طراحی کرده و آنچه را که میخواهید خلق کنید.
اساس کواکتیو کوچینگ
کواکتیو کوچینگ دارای 4 شالوده اصلی بوده و بر این عقیده است که:
- مراجع بهطور طبیعی خلاق، مدبر و کامل است. رویکرد شیوه کوچینگ از این باور ناشی میشود که مراجعان پاسخها را دارند یا اگر از آنها سؤالات درست پرسیده شود میتوانند پاسخها را بیابند. ازنظر کواکتیو کوچینگ هیچچیز اشتباه یا خراب نبوده و نیاز نیست بهاصطلاح مراجع را تعمیر و مرمت کرد. کوچ بهسادگی در حال بررسی، کشف یا صیقل دادن فردی است که در حال حاضر است.
- دستور کار از سمت مراجع تعیین میشود؛ این بدان معناست که رابطه کوچ و مراجع متمرکز بر کسب نتایجی است که مراجع میخواهد، نه آنچه کوچ یا هرکس دیگری فکر میکند برای مراجع بهترین است. این وظیفه کوچ است که بهطور مداوم مراجعان را به سمت تحقق اهداف و تعادل هدایت کند.
- کوچ باید در لحظه با مراجع برقصد؛ اغلب وقتی کوچها شروع به کار روی یک موضوع و پرسوجو میکنند، متوجه میشوند که چیز دیگری در زیر یا پشت آن موضوع وجود دارد که کمکم ظاهر میشود. رقصیدن در لحظه به این معنی است که آنها با هر چیزی که در هرلحظه پیش میآید کنار میآیند یا فقط با آنها برخورد میکنند و میدانند که هر چیزی که پیش میآید و هرجایی که افراد در این لحظه هستند، مکان مناسبی برای آنها در حال حاضر است. هر اتفاقی که میافتد فرصتی برای یادگیری و حرکت روبهجلو است.
- کواکتیو کوچینگ به کل زندگی مراجع میپردازد؛ ازآنجاییکه ما انسان هستیم و مانند ماشینها برنامهنویسی نشدهایم که وظیفهای خاص را انجام دهیم و هیچ کار دیگری را انجام نمیدهیم، اغلب نمیتوانیم جنبههای مختلف زندگی خود را در جعبههای کوچک مرتبی از هم جدا یا تقسیم کنیم. همهچیز بهنوعی به هم مرتبط است و بنابراین روابط کواکتیو کوچینگ باید بتواند با جنبههای هر بخش از زندگی یک فرد کار کند: کار، خانه، خانواده، رابطه، پول و صمیمیت و غیره.
ایجاد یک رابطه شفاف و صریح
ایجاد یک رابطه شفاف و صریح فضایی است که کوچ و مراجع با هم ایجاد میکنند و در آن کوچینگ انجام میشود. هر رابطه برای کوچ و مراجع منحصربهفرد خواهد بود و این توانایی را دارد که با نیازهای رابطه کوچینگ و مراجع خاص تغییر کند. طراحی این رابطه شفاف و صریح معمولاً «در طول جلسه معارفه» کشف میشود، جایی که مراجع و کوچ آشکارا در مورد این صحبت میکنند که چگونه با هم کار خواهند کرد و چه توافقاتی باید وجود داشته باشد تا این رابطه تا حد امکان در مؤثر باشد.
مؤلفههای مدل کواکتیو کوچینگ
در جهت تمرکز بر هدف مراجع و تحقق آن، تعادل و فرآیند کواکتیو کوچینگ، پنج مؤلفه وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. این مفاهیم با هم در چارچوب پارامترهای ایجاد یک رابطه شفاف و صریح، به ایجاد فضایی میانجامد که کوچینگ در آن گسترش مییابد.
- گوش کردن فعال: توضیح گوش دادن به نظر کاملاً واضح است که یک کوچ باید به صحبتهای مراجع گوش دهد، بااینحال راههای زیادی برای گوش دادن به مراجع و در چندین سطح مختلف وجود دارد. گاهی اوقات گوش دادن به آنچه مردم از گفتن خودداری میکنند یا به آنچه که با لحن، زبان بدن یا سایر ارتباطات غیرکلامی میگویند، بهاندازه آنچه میگویند مهم است.
- کنجکاوی و مکاشفه: یکی از کارهای اصلی کوچ این است که کنجکاو باشد و سؤالاتی تأملانگیز، باز و دعوتکننده بپرسد. او با طرح سؤالات مراجع را به یک دید عمیق دعوت میکند تا بُعد دیگر را نیز نگاه کند، اما بدون جهتدهی و پیشداوری.
- شهود: شهود یا حس ششم ما چیزهایی را در مورد محیط اطرافمان به ما میگوید که حواس بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه نمیتوانند به ما بگویند. باید شهود را رشد و توسعه دهیم، در جهت تقویت آن بیاموزیم و یاد بگیریم به آن گوش دهیم. نکته کلیدی در مورد شهود در کواکتیو کوچینگ این است که حواس خود را با حساسیت تنظیم کرده تا سیگنالها را دریافت کنیم، مستقیماً آن بخش از شهود را مورد خطاب قرار داده و سپس در لحظه با آنچه وجود دارد، برقصید.
- خود مدیریتی: برای اینکه کوچ دستور کار مراجع را در اولویت قرار دهد، باید بتواند به روشهای مختلف بهطور مؤثر «موارد موردنظر خود» را مدیریت کند. این خود مدیریتی میتواند متغیر باشد؛ از باز نگهداشتن ذهن در هنگام ارائه احساسات شخصی قوی کوچ تا عجله نکردن برای «پاسخ دادن» یا نجات مراجع زمانی که به نظر میرسد «گیر کرده است.» زیرا ممکن است پاسخ کوچ اصلاً پاسخ مناسبی برای مراجع نباشد. همه ما تجربیات، نظرات و رویکردهای خود را برای انجام کارها داریم، اما برای کوچ مهم است که به یاد داشته باشد، مراجع پاسخ خود را دارد یا میتواند پیدا کند و وظیفه کوچ یافتن سؤالاتی است که آن را آشکار میکند.
- اقدام به سمت جلو و تعمیق یادگیری: در کواکتیو کوچینگ با طراحی برنامه اقدام و یادگیری فرایند را عمیقتر میکنید. یکی از مواردی که یک رابطه کوچینگ را از سایر موارد مشابه متمایز میکند، تمرکز بر عملکرد مراجع است. مراجعان با تمایل به پیشرفت در زندگی خود به سمت کوچینگ میآیند، به همین دلیل است که «پیشبرد اقدام» یک کیفیت اصلی به شمار میرود. با گذشت زمان مراجع میتواند پیشرفت این اقدامات را ببیند، اما در فرآیند انجام اغلب یادگیری زیادی نیز صورت میگیرد. یادگیری انواع مختلفی دارد، از چیزهایی که در مورد خود و خواستههایشان میآموزند تا چیزهایی که از طریق اعمال خود میآموزند و حتی آنچه با عمل نکردن میآموزند. به همین دلیل است که مدل کواکتیو «تعمیق یادگیری» را با «پیشبرد عمل» همسو کرده و تطبیق میبخشد.
مطالعه کنید: کوچینگ موفقیت چیست
کواکتیو کوچینگ در کدام زمینهها میتواند مفید باشد
گاهی نسبت به آن چیزی که هستیم و آن چیزی که میتوانیم انجام دهیم، دید واضح و مشخصی نداریم؛ همین ناآگاهی، تفکر در این زمینه را نیز دشوار و پیچیده میکند. درواقع ما یک تصویر تار و سیاهوسفید از شرایط داریم که با همراهی یک کوچ و با رسیدن به آها مومنت، میتوانیم همه پتانسیلهای درونی را به کار گرفته و با تمامیت و تعهد به یک خود واحد و آگاه تبدیل شویم که همه قوای خود را بر پتانسیل موردنظر متمرکز کرده و به سمت هدف پیش میرویم. این مورد نهتنها برای فرد بلکه در مورد رهبری یک گروه یا سازمان هم صدق میکند.
همه ما ممکن است در زندگی با نقش رهبری بهگونهای ارتباط داشتهایم، یا خود رهبر بودیم یا در یک تیم زیر نظر یک رهبر بودهایم. نقش رهبری حدومرز و نقطه پایانی ندارد. همه ما در یک سفر رهبری مادامالعمر هستیم و سفر هر فرد منحصر به خود اوست. در اینجا کواکتیو برای تجربه این سفر از جهات مختلف مانند یک لنز عمل میکند و دید مشخصی از موقعیت فراهم میکند. به همان اندازه که سرعت زندگی ما افزایش یافته است، ما بهطور فزایندهای عملگرا و نتیجه محور شدهایم.
از منظر بسیاری از افراد در چنین شرایطی مصلحت آن است که بدون توجه به آنچه اکنون هستیم، فقط برای «انجام کار» به خود فشار بیاوریم و خود را موظف به انجام یکسری امور کنیم. متأسفانه، این باعث میشود احساس کنیم که ارتباطمان با دنیای مطلوب قطع شده و یک ناامیدی عمیق در راه رسیدن به معنا و تعلقخاطر حس کنیم.
در این وضعیت چیزی که تجربه میکنیم چیزی است شبیه دویدن بر روی تردمیل که فقط سرعت آن را کم یا زیاد میکنیم. هدفی برای رسیدن به جایی نداریم. صرفاً دویدن! چیزی به نام «تئوری چرخ همستر» که تنها در یک چرخه باطل گیر میافتیم، ناامیدانه تلاش میکنیم تا فقط و فقط کارها را انجام دهیم، اما درست به همان جایی که شروع کردهایم برمیگردیم.
به همین دلیل بسیار مهم است که کارها را با یک «همراه» شروع کنیم. اقدام و پذیرش محیط و ماهیت خود، بهگونهای یکپارچه و کامل، نه غیرمسنجم و درهموبرهم.
برای اینکه بتوانیم از زندگی به بهترین نحو استفاده کنیم، باید عمل را بر اساس ماهیت وجودی و در راستای معنای مطلوب زندگی خود هماهنگ کنیم. وقتی همراه یا همان کوچ و مراجع با هم پیش میروند، عمل را طبق تواناییها و بهگونهای رضایتبخش طراحی و برنامهریزی میکنند.
رهبری و روش کواکتیو
ما معتقدیم که همه یک رهبر هستند و همه ما بهطور طبیعی خلاق، مدبر و کامل هستیم. رهبری کواکتیو بهگونهای است همیشه در تلاش هستید تا در هر موقعیتی از وضعیت خود و آنچه انجام میدهید آگاه باشید. این دانستن یعنی تمام خود را به همراه هر آنچه داریم آگاهانه در اختیار داریم تا هر روز و در هر زمان جهان خود را بسازیم؛ با دنیای خودمان و دیگران، با همهچیز در ارتباط هستیم و بر آنها تأثیر میگذاریم.